هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق، امید و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند ماه، سرو، بید، ابر و گلزار، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از زوال و کمال، یأس و امید، و تأثیر عشق بر دل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۵۰۰

دل به یاد تو زهر چاک هلالی دارد
عشق ماهی است که تعویذ زوالی دارد

سرو اگر تربیت از سایه قدت گیرد
گر شود خشک به هر ریشه نهالی دارد

در پریشانکده یأس بود فیض رسا
سایه بید خوش آینده شمالی دارد

دل اگر خاک شود آب گهر می گردد
هر زوالی نظر از فیض کمالی دارد

ابر پرواز هوای تو چه عالمگیر است
خاک هم از گل دامت پر و بالی دارد

فیض ویرانه رسا ملک جنون آبادان
دلگشا صبح و شبی خوش مه و سالی دارد

سیر نیرنگ تماشای تو گلزار دلم
که در آیینه هر حال خیالی دارد

نکهتی از چمن فیض فصیحی است اسیر
که ز هر زمزمه گلزار مقالی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.