هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند مستی معنوی، پنهان شدن از خلق، بیخودی در عشق، و زیباییهای طبیعت برای بیان احساسات عمیق استفاده میکند. شاعر با استفاده از استعارههایی مانند باده، گل، شعله، و بهار، حالات روحانی و عاشقانه را توصیف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'مستی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۵۳۱
رخی از باده رخشان می توان کرد
گلی از شعله خندان می توان کرد
اگر از خویش پنهان می توان شد
تو را از خلق پنهان می توان کرد
ز شور بیخودی در بزم مستان
دل ما را نمکدان می توان کرد
ز رویت خنده بر گل می توان زد
سرش را هم چراغان می توان کرد
بهار سینه صافی تربت من
گل از خاکم به دامان می توان کرد
گلی از شعله خندان می توان کرد
اگر از خویش پنهان می توان شد
تو را از خلق پنهان می توان کرد
ز شور بیخودی در بزم مستان
دل ما را نمکدان می توان کرد
ز رویت خنده بر گل می توان زد
سرش را هم چراغان می توان کرد
بهار سینه صافی تربت من
گل از خاکم به دامان می توان کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.