۱۴۲ بار خوانده شده
هشیاریم از یاد تو بیهوش برآورد
بیهوشیم از خویش قدح نوش برآورد
هر جا که تماشای رخت باغ نظر شد
حیرت چقدر گل که ز آغوش برآورد
در دیده صاحبنظران موج غبار است
سروی که سر از گلشن آغوش برآورد
پنهان ز اسیر تو شبی جام گرفتم
خوش زمزمه ها از لب خاموش برآورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بیهوشیم از خویش قدح نوش برآورد
هر جا که تماشای رخت باغ نظر شد
حیرت چقدر گل که ز آغوش برآورد
در دیده صاحبنظران موج غبار است
سروی که سر از گلشن آغوش برآورد
پنهان ز اسیر تو شبی جام گرفتم
خوش زمزمه ها از لب خاموش برآورد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.