هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غزلی است که در آن شاعر از یادآوری معشوق و تأثیرات عمیق این خاطرات بر روح و روان خود سخن میگوید. او از نگاه، قامت، شوخیها و حتی مژگان معشوق یاد میکند و این یادآوریها او را به حیرت و شیدایی میکشاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شعری ممکن است برای سنین پایین پیچیده به نظر برسد.
شمارهٔ ۵۷۰
رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد
آب گشتم سر راه که به یادم آمد
شد به گلزار جگر ناله من سرو روان
قامت جلوه پناه که به یادم آمد
گل کند گل مژه چشم غزالم به نظر
شوخی طرف کلاه که به یادم آمد
حیرتت بیخبر آورده به نظاره هجوم
صف مژگان سیاه که به یادم آمد
الفتم سرمه کش دیده حیرت شد اسیر
نگه حوصله کاه که به یادم آمد
آب گشتم سر راه که به یادم آمد
شد به گلزار جگر ناله من سرو روان
قامت جلوه پناه که به یادم آمد
گل کند گل مژه چشم غزالم به نظر
شوخی طرف کلاه که به یادم آمد
حیرتت بیخبر آورده به نظاره هجوم
صف مژگان سیاه که به یادم آمد
الفتم سرمه کش دیده حیرت شد اسیر
نگه حوصله کاه که به یادم آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.