هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و سختی‌هایی که متحمل شده است می‌گوید. او خود را مانند خس و جوهر توصیف می‌کند که به تیغ آبدار وقف شده‌اند. از پرواز با بال‌های زخمی، غبار پستی، و شکار شدن در دام تغافل می‌گوید. همچنین از تلخی کام، شعله‌های آتش، و بیقراری در فراق سخن می‌راند. در نهایت، از بیگانگی خضر راه و بی‌برگی نخل باغ عیشش شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۷۸

همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده اند
همچو جوهر وقف تیغ آبدارم کرده اند

تا کنم پرواز بال از زخم تیغم داده اند
تا سبک برخیزم از پستی غبارم کرده اند

دور گرد صیدگاه التفاتم دیده اند
وز تغافلهای پی در پی شکارم کرده اند

بهر زهر آشامی غم کام تلخم داده اند
از برای ترکتاز شعله خارم کرده اند

بلبل و پروانه از بس پاکبازم دیده اند
از هوا داری گل آتش نثارم کرده اند

خضر راه من به کوی آشنا بیگانگی است
بحر آشوب فراق بیقرارم کرده اند

تا نگردد خضر راه قرب من بیگانگی
از قرار آشنایی بیقرارم کرده اند

بار بی برگی به نخل باغ عیشم داده اند
خون سرسبزی طراز نوبهارم کرده اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.