۱۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۰۱

در گلستان جگر داغ تو بس گل می کند
آه من چون شمع از سوز نفس گل می کند

نشکفد از سیر گلشن غنچه دلهای تنگ
نخل امید اسیران در قفس گل می کند

گر به یاد روی آتشناک او بارم سرشک
از نم اشکم در آتش خار و خس گل می کند

در جگر گلهای زخم تازه از غیرت شکفت
اول آن نخلی که باشد پیشرس گل می کند

گر سحاب از چشم تر خیزد ز فیض عشق اسیر
بحر را در شاخسار موج خس گل می کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.