۱۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۸

ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر
هر موی بر سر از تو در اندیشه دگر

رفتم که زیر سایه هر برگ این چمن
خالی کنم به یاد خزان شیشه دگر

جز عشق نیست مسئله آموز کفر و دین
از پیش برده هر کس از او پیشه دگر

درد تو کوهکن دل ما بیستون صبر
هر داغ کهنه زخم دم تیشه دگر

کی عشق جا کند به دل بوالهوس اسیر
شیر است آنکه دم زند از پیشه دگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.