هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر بیان میکند که هر بخش از وجودش تحت تأثیر غم عشق قرار گرفته و هر لحظه به یاد معشوق است. او از دردهای کهنه و زخمهای تازه میگوید و اشاره میکند که عشق، تنها مسئلهای است که هم در کفر و هم در دین وجود دارد. در نهایت، شاعر عشق را نیرویی قدرتمند توصیف میکند که تنها افراد شجاع میتوانند با آن روبرو شوند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربههای عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۶۸
ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر
هر موی بر سر از تو در اندیشه دگر
رفتم که زیر سایه هر برگ این چمن
خالی کنم به یاد خزان شیشه دگر
جز عشق نیست مسئله آموز کفر و دین
از پیش برده هر کس از او پیشه دگر
درد تو کوهکن دل ما بیستون صبر
هر داغ کهنه زخم دم تیشه دگر
کی عشق جا کند به دل بوالهوس اسیر
شیر است آنکه دم زند از پیشه دگر
هر موی بر سر از تو در اندیشه دگر
رفتم که زیر سایه هر برگ این چمن
خالی کنم به یاد خزان شیشه دگر
جز عشق نیست مسئله آموز کفر و دین
از پیش برده هر کس از او پیشه دگر
درد تو کوهکن دل ما بیستون صبر
هر داغ کهنه زخم دم تیشه دگر
کی عشق جا کند به دل بوالهوس اسیر
شیر است آنکه دم زند از پیشه دگر
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.