هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق خود درباره عشق، وابستگی، غربت و خودشناسی سخن می‌گوید. او از گرمی بازار عشق سوخته، در دام وفا گرفتار شده و با شوقی سبکبار به سیر جهان پرداخته است. غربت را در وطن خود دیده و خود را آینه‌ای از سایه دیوار خویش می‌داند. در نهایت، او از بیداری چشم خود نسبت به دو جهان فراموش‌شده ابراز امتنان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۹۷

بیکسیم ساخت خریدار خویش
سوختم از گرمی بازار خویش

یکجهتی حلقه دام وفاست
صید بتانیم و گرفتار خویش

خاک رهم سیر جهان می کنم
همسفر شوق سبکبار خویش

جلوه غربت ز وطن دیده ام
آینه ام سایه دیوار خویش

هر دو جهان خواب فراموشیم
منتم از دیده بیدار خویش
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.