هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس گرفتاری و اسارت در دام زندگی سخن میگوید. او خود را مانند مرغی تصویر میکند که در دام افتاده و با وجود بینیازی، گرفتار شده است. شاعر آرزوی رهایی از این دام را دارد و معتقد است که خون صیدش هرگز دام را راضی نخواهد کرد. همچنین، او از کسانی که در آسایش هستند و ذوق گرفتاری را نمیفهمند، انتقاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، مضامین یأس و ناامیدی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۷۱۷
بر تنم گردیده نقش بوریا تصویر دام
زیر سقف آسمانم همچو مرغ زیر دام
بی فریب دانه ای صید گرفتاری شدم
از هجوم بی نیازی کرده ام تسخیر دام
بسکه داریم آرزوی لذت بسمل شدن
خون صید ما نخواهد گشت دامنگیر دام
هست بر آسودگان ذوق گرفتاری حرام
خاک بر سر باد مرغی را که شد دلگیر دام
زیر سقف آسمانم همچو مرغ زیر دام
بی فریب دانه ای صید گرفتاری شدم
از هجوم بی نیازی کرده ام تسخیر دام
بسکه داریم آرزوی لذت بسمل شدن
خون صید ما نخواهد گشت دامنگیر دام
هست بر آسودگان ذوق گرفتاری حرام
خاک بر سر باد مرغی را که شد دلگیر دام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.