۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۵۳

ستمکش چون دل خس پاره آتش دلی دارم
تماشا باده پیما بی محابا قاتلی دارم

برای سنگ طفلان از قفس پرواز می خواهم
رسا افتاده اقبالم جنون کاملی دارم

چنان مستانه مگریم که پنداری سری دارم
چنان بیگانه می خندی که پنداری دلی دارم

پرستارم به جای گریه گل خندد اگر داند
که در پیرهن هر تب شفای عاجلی دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.