هوش مصنوعی:
شاعر از درد و داغ نهانی خود میگوید و بیان میکند که با وجود عشق به جان خود، عاشق یاری جانی است. او از خموشی و فریاد خود سخن میگوید و نیت همزبانی دارد. همچنین، از جانفشانی و خون دل خوردن خود مینالد و به باده ارغوانی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'خون دل خوردن' و 'باده ارغوانی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.
شمارهٔ ۷۵۴
درد و داغ نهانیی دارم
منصب پاسبانیی دارم
جان خود را عزیز می دارم
چه کنم یار جانیی دارم
گر خموشی رسد به فریادم
نیت همزبانیی دارم
خاک بر سر چرا نیفشانم
که همین جانفشانیی دارم
خون دل می خورم اسیر کجاست
باده ارغوانیی دارم
منصب پاسبانیی دارم
جان خود را عزیز می دارم
چه کنم یار جانیی دارم
گر خموشی رسد به فریادم
نیت همزبانیی دارم
خاک بر سر چرا نیفشانم
که همین جانفشانیی دارم
خون دل می خورم اسیر کجاست
باده ارغوانیی دارم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.