هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و محبت شدید خود سخن می‌گوید، از صبر و وفاداری خود می‌گوید و چگونه سعی دارد معشوق را از خود آگاه کند. او از رنج‌های عشق و محبت می‌گوید و چگونه حاضر است خود را برای معشوق فدا کند. همچنین، اشاره‌ای به رابطه‌ی دوستی و اخوت دارد و چگونه شب‌ها به سوی معشوق می‌رود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۷۵

از صبر من آزرده شد تا چند آزارش کنم
یک چند هم بیتابیی دانسته در کارش کنم

در ظلمت بخت سیه عالم به او روشن نشد
افروختم شمع وفا کز خود خبردارش کنم

سوز محبت حسن را رنگین بهار دیگر است
خود را بر آتش می زنم تا رشک گلزارش کنم

بیگانه خوی من چها الفت پرستی می کند
هر دم ز یادم می رود تا یاد بسیارش کنم

زاهد به مستی دوستان عقد اخوت بسته است
دل کو که تحسینش کنم جان کو که ایثارش کنم

شبها به طرف کوی او بیدل روم همچون اسیر
کز اضطراب دل مباد از خواب بیدارش کنم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.