هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تجربیات عاشقانه و روحی خود سخن میگوید. او از دیدن معشوق، ترس از صیاد و دام نداشتن، و تأثیر نگاه معشوق بر خود میگوید. همچنین، از افزایش محبت و اثرات آن صحبت کرده و در نهایت، از اسارت در نگاه معشوق و نومیدی سخن میراند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند نومیدی و اسارت عاطفی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۸۱۸
گه استغنا گهی رو دیده ام من
چها زآن طفل بدخو دیده ام من
نه از صیاد می ترسم نه از دام
نظر از چشم آهو دیده ام من
به بزمش فکر کار خود کن ای دل
که کار خویش یکرو دیده ام من
به باغ از رشک ننشینم که گل را
به او زانو به زانو دیده ام من
محبت بر محبت می فزاید
اثرها از خط او دیده ام من
ز نومیدی چرا ممنون نباشم
اسیر از چشم او رو دیده ام من
چها زآن طفل بدخو دیده ام من
نه از صیاد می ترسم نه از دام
نظر از چشم آهو دیده ام من
به بزمش فکر کار خود کن ای دل
که کار خویش یکرو دیده ام من
به باغ از رشک ننشینم که گل را
به او زانو به زانو دیده ام من
محبت بر محبت می فزاید
اثرها از خط او دیده ام من
ز نومیدی چرا ممنون نباشم
اسیر از چشم او رو دیده ام من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.