۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱۹

مبین خوار اگر هست اگر نیستم من
نظر کن که در آتش کیستم من

اگر ضامن یک جهان انتقامم
که خندید آیا که نگریستم من

همه حیرتم سر به سر انفعالم
نه عاقل نه دیوانه ام چیستم من

مشو ای فلک هرزه بدنام قتلم
همین بس که دور از رخی زیستم من

اسیر اینقدر قابل گفتگو نیست
مکش زحمت انگار کن نیستم من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.