هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی مینالد و از نبود معشوق شکایت دارد. او از زخمهای عشق، آوارگی و ناامیدی سخن میگوید و به دنبال پناهگاهی برای آرامش است. همچنین، از شرمندگی و عذرخواهی در مقابل گناهان خود یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق، درد عشق و رنجهای روحی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند گناه، عذرخواهی و آوارگی نیاز به درک بالاتری از زندگی و روابط انسانی دارد.
شمارهٔ ۸۳۲
خونم به جوش آمده تیغ نگاه کو
مو تیر می کشد به تنم صیدگاه کو
دل وصف عیش زخم خدنگت به سینه داشت
هرمو جدا به ناله درآمد که آه کو
نزدیک شد که وحشی آوارگی شوم
تدبیرهای چشم تغافل پناه کو
خورشید عیش از افق مدعا دمید
فرقی دگر میان سفید و سیاه کو
شرمنده داردم ز گنه ترک می اسیر
آن گریه های نیمشب عذرخواه کو
مو تیر می کشد به تنم صیدگاه کو
دل وصف عیش زخم خدنگت به سینه داشت
هرمو جدا به ناله درآمد که آه کو
نزدیک شد که وحشی آوارگی شوم
تدبیرهای چشم تغافل پناه کو
خورشید عیش از افق مدعا دمید
فرقی دگر میان سفید و سیاه کو
شرمنده داردم ز گنه ترک می اسیر
آن گریه های نیمشب عذرخواه کو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.