۱۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۳۷

طفل است و بدخو جوید بهانه
در عشق دارد ما را فسانه

مانند قمری سر بر نکردیم
بی حلقه دام از آشیانه

هرکس به نوعی دارد فغانی
ما را خموشی آمد ترانه

ما را دو چیزش سرگشته دارد
آه از تغافل داد از بهانه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.