هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود با عباراتی پر از تشبیه و استعاره یاد میکند. او از زیبایی و جذابیت معشوق سخن میگوید و احساسات خود را با کلماتی پراحساس بیان میکند. همچنین، شاعر از درد فراق و نگاه معشوق شکایت دارد و در نهایت، خود را اسیر نغمههای معشوق میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۸۴۵
ای عمر فتنه شوخی مژگان کیستی
ای جان جلوه سرو گلستان کیستی
نامم مبر بسوز و غبارم به باد ده
دیگر زمن مپرس پریشان کیستی
چشم من و نظاره گستاخ دور باد
ای شرم خانه سوز نگهبان کیستی
ای نور دیده گرمتر آیی به چشم من
ای گل به باد رفته جولان کیستی
هر گوشه حیرتی ز تو در خون نشسته است
جان و دل که دین که ایمان کیستی
ما نغمه سنج آن گل رخساره ایم اسیر
بلبل تو هم بگو که غزلخوان کیستی
ای جان جلوه سرو گلستان کیستی
نامم مبر بسوز و غبارم به باد ده
دیگر زمن مپرس پریشان کیستی
چشم من و نظاره گستاخ دور باد
ای شرم خانه سوز نگهبان کیستی
ای نور دیده گرمتر آیی به چشم من
ای گل به باد رفته جولان کیستی
هر گوشه حیرتی ز تو در خون نشسته است
جان و دل که دین که ایمان کیستی
ما نغمه سنج آن گل رخساره ایم اسیر
بلبل تو هم بگو که غزلخوان کیستی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.