هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج و گرفتاری‌های درونی خود می‌گوید. او احساس می‌کند در دام مشکلات اسیر شده و راه رهایی ندارد. هر ذره‌ای از وجودش در حال فرسودن است و به تلخی از زندگی می‌نالد. او همچنین به موضوعاتی مانند تکلف، تواضع و خودپسندی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج درونی و ناامیدی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۸۴۷

در آتش دارم از هر عضو بندی
گزندی هر کسی دارد سپندی

به دام سایه سروم گرفتار
ز استغنا بلندی قد بلندی

رهایی سرنوشت طالعم نیست
چو نی می افتم از بندی به بندی

جدا هر ذره از من در حساب است
غبارم گرد جولان سمندی

تغافل سوز گردیدم نگاهی
به تلخی جان سپردم نوشخندی

تکلف چیست زندان نفاقی
تواضع چیست دام ریشخندی

اسیر حیرتم دارد شب و روز
دل صاحب کمال خود پسندی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.