۱۳۴ بار خوانده شده
زبیدرد محبت حال اهل دل چه می پرسی
سراغ آب گوهر از نم ساحل چه می پرسی
ز دور افتادگی ره می توان بردن به کوی او
غرض گمراهیت گر نیست از منزل چه می پرسی
ز مغز عقل داری پنبه غفلت به گوش دل
خراش ناله زنجیر از عاقل چه می پرسی
همین آیینه تاب دیدن روی تو می آرد
حدیث خوبی خود از من بیدل چه می پرسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
سراغ آب گوهر از نم ساحل چه می پرسی
ز دور افتادگی ره می توان بردن به کوی او
غرض گمراهیت گر نیست از منزل چه می پرسی
ز مغز عقل داری پنبه غفلت به گوش دل
خراش ناله زنجیر از عاقل چه می پرسی
همین آیینه تاب دیدن روی تو می آرد
حدیث خوبی خود از من بیدل چه می پرسی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.