۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴۹

گه رنگ خزان گه چمن آرای بهاری
آیینه طراز گل و مشاطه خاری

هر خنده گل بوی تو را غالیه سایی
هر برگ گلی روی تو را آینه داری

دلگرمی سودای تو در عالم هستی
هر عضو مرا ساخته مشغول به کاری

در دیده نگاهم خس گلزار طرازی
در سینه دلم ذره خورشید شکاری

گر سینه دریا صدف راز تو گردد
هر موج شود شعله و هر قطره شراری

نوروز چمن می رسد و عید بیابان
جشنی شده هر پای گل و سایه خاری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.