هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان شاعر بیان می‌شود و به پرسش‌های بی‌جواب و انتظارات بی‌حاصل اشاره دارد. شاعر از خرابی‌ها، دیوانگی‌ها، و جستجوهای بی‌ثمر می‌گوید و تأکید می‌کند که بدون شرایط مناسب، چیزهای ارزشمند مانند گلاب یا داستان‌های زیبا وجود نخواهند داشت. همچنین، شاعر به ناآگاهی از حال و روز دیگران و پرسش‌های بی‌معنی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و غمگین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۸۵۱

خراب گشته ز ویرانه که می پرسی
شکایت از دل دیوانه که می پرسی

ز شیخ و شاب نسبنامه که می جویی
حدیث عاقل و دیوانه که می پرسی

اگر چراغ نباشد گلاب کی باشد
دگر ز بلبل و پروانه که می پرسی

دل درست نداری ز من چه می خواهی
به خواب رفته افسانه که می پرسی

چکد ز باده ورع وز صلاح بد مستی
نظام رونق میخانه که می پرسی

به جان خویش ندانم چه ماجرا داری
ز آشنایی بیگانه که می پرسی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.