هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تصمیم خود برای رهایی از تزویر و خودنمایی سخن می‌گوید. او قصد دارد با شکستن پرده‌های پندار و توبه‌های زاهدانه، به سوی آزادی و شادی حرکت کند. شاعر از شراب و رقص به عنوان نمادهایی برای رهایی از غم و رسیدن به حالتی از وجد و شور استفاده می‌کند. او همچنین از رهایی از قید و بندهای دنیوی و رسیدن به حالتی از بی‌جهتی و وحدت با هستی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادهایی مانند شراب و رقص ممکن است نیاز به تفسیر و درک بالاتری داشته باشد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۵۲

عزم آن دارم که امشب نیم مست
پای کوبان کوزهٔ دردی به دست

سر به بازار قلندر در نهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست

تا کی از تزویر باشم خودنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست

پردهٔ پندار می‌باید درید
توبهٔ زهاد می‌باید شکست

وقت آن آمد که دستی بر زنم
چند خواهم بودن آخر پای‌بست

ساقیا در ده شرابی دلگشای
هین که دل برخاست غم در سر نشست

تو بگردان دور تا ما مردوار
دور گردون زیر پای آریم پست

مشتری را خرقه از سر برکشیم
زهره را تا حشر گردانیم مست

پس چو عطار از جهت بیرون شویم
بی جهت در رقص آییم از الست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.