۱۴۲ بار خوانده شده
کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم
که همچون شعله صد گنج شرر در آستین دارم
بود آیینه آتش نما خاکستر عاشق
چو اخگر نور پنهان روشن از لوح جبین دارم
تو پر درد آشنا من بیزبان فرصت تغافل کیش
دل پر آرزویی چون نگاه واپسین دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
که همچون شعله صد گنج شرر در آستین دارم
بود آیینه آتش نما خاکستر عاشق
چو اخگر نور پنهان روشن از لوح جبین دارم
تو پر درد آشنا من بیزبان فرصت تغافل کیش
دل پر آرزویی چون نگاه واپسین دارم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.