هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و زیبایی معشوق و تأثیر آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر از شراب، گل، ماه و خورشید به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و بر قدرت عشق و جذبه‌ی معشوق تأکید می‌ورزد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری داشته باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۰ - و له ایضا

بتم چو ساغر یاقوت ناب می گیرد
گل از حرارت می در گلاب می گیرد

از آن نفس که بدیدم به خواب چشم خوشت
گمان مبر که مرا بی تو خواب می گیرد

مگر ز روی تو یک ذره می شود پیدا
که مه هلال شد و آفتاب می گیرد

فروغ چهره ی خوبت که آب رویم برد
چه آتشی است که در شیخ و شاب می گیرد

من از برت نگریزم که الچی غم تو
چو رستم است که افراسیاب می گیرد

درون کوی خرابات نیستی، حیدر
به یاد لعل تو جام شراب می گیرد

فروغ باده ی لعلی درون جام بلور
چو آتش است که از روی آب می گیرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹ - و له ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱ - وصف دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.