هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، به توصیف احساسات شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای متنوع، مانند بازی خیال دوست در خواب، زلفهای معشوق، طوطی خط او، و چشمهی نوش، عشق و اشتیاق خود را بیان میکند. همچنین، از درد فراق و اشکهای خونین سخن میگوید و در نهایت، به بازیگوشیهای معشوق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و تصاویر بهکاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند تا بهخوبی درک شوند.
شمارهٔ ۵۲ - و له ایضا
خیال دوست که در خواب می کند بازی
درون دیده ی پر آب می کند بازی
در آفتاب، سر زلف عنبرافشانش
چو هندویی ز سر تاب می کند بازی
ز طوطی خط او چون نبات بگدازم
از آنکه با شکر ناب می کند بازی
به گرد چشمه ی نوش و لب شکربارش
بنفشه با گل سیراب می کند بازی
از آن زمان که پرید از برم کبوتر دل
در آن دو طره ی پرتاب می کند بازی
بیا و بر رخ همچون زرم تماشا کن
که آب دیده چو سیماب می کند بازی
ز نازکی تن چو قاقمش به رنج آید
اگر چه بر سر سنجاب می کند بازی
تنم که غرقه ی دریای اشک خونین شد
چو ماهی است که در آب می کند بازی
درون خانه ی دلبر نمی رود حیدر
چو حلقه بر در ازین باب می کند بازی
درون دیده ی پر آب می کند بازی
در آفتاب، سر زلف عنبرافشانش
چو هندویی ز سر تاب می کند بازی
ز طوطی خط او چون نبات بگدازم
از آنکه با شکر ناب می کند بازی
به گرد چشمه ی نوش و لب شکربارش
بنفشه با گل سیراب می کند بازی
از آن زمان که پرید از برم کبوتر دل
در آن دو طره ی پرتاب می کند بازی
بیا و بر رخ همچون زرم تماشا کن
که آب دیده چو سیماب می کند بازی
ز نازکی تن چو قاقمش به رنج آید
اگر چه بر سر سنجاب می کند بازی
تنم که غرقه ی دریای اشک خونین شد
چو ماهی است که در آب می کند بازی
درون خانه ی دلبر نمی رود حیدر
چو حلقه بر در ازین باب می کند بازی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱ - فی البدیهه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳ - سوگندنامه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.