۲۲۱ بار خوانده شده

بخش ۴۲ - بیان اینکه به جهت امتحان دیدنیها پوشیده می شود

کاندران رادان همه گمره شدند
موشکافان جهان ابله شدند

دور بینان کور و نابینا همه
تیزهوشان بیهش و رسوا همه

داد بهر آزمایش جلوه ها
هیچ اندر هیچ اندر هیچ را

وان چه بود آن چیز و بالاتر ز چیز
کرد پنهان در پس صد پرده نیز

این منی را در نظرها جلوه داد
نام من هر هیچ بن هیچی نهاد

بیخودی را از نظرها دور کرد
دیده ها از دیدن آن کور کرد

تا به کی گویی من و من ای عمو
گوییا نشناختی خود را نکو

قطره ی آب پلیدی مایه ات
روز و شب ها سرکشی شد پایه ات

ای منی تا چند مانی و منی
ای دنی تا کی غرور و برتنی

بایدت شستن بدست خویشتن
کون خود هر روز و شب ای مؤتمن

ای تو کون شور و تو کون خود بشو
اینقدر منشین و ما و من مگو

فخر تو این بس که گویی نغز و چست
کون خود را می توانم پاک شست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۱ - در بیان آنکه چون سفر را نهایت نیست لازم می آید سبکبار و چالاک بود
گوهر بعدی:بخش ۴۳ - حکایت خلیفه با طاوس یمانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.