۱۶۰ بار خوانده شده

بخش ۱۵۷ - در مناجات با حضرت قاضی الحاجات

مر محبین را فنای ثالث است
دوستی هم این فنا را باعث است

این فنا گشتن بود از بهر دوست
سر نهادن پیش لطف و مهر دوست

ذات و وصف فعل خود کردن فدا
بهر ذات و وصف فعل کبریا

هر دو عالم در ره او باختن
سوختن در راه او و ساختن

سینه پیش تیر او کردن هدف
تیغ او بر سر خریدن با شعف

جام بر یادش کشیدن گرچه زهر
شاد بود از آنچه خواهد گرچه قهر

در رضای او فنا گشتن چنان
که نه سر داند نه تن داند نه جان

خار کویش را شکستن بر جگر
در ره او خون خود کردن هدر

هرکجا سیلی قفا بردن به پیش
هر کجا تیغی زدن بر فرق خویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۵۶ - داستان خیک که بر روی آب دریا افتاده بود
گوهر بعدی:بخش ۱۵۸ - عشق و جان بازی پروانه در پای شمع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.