هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر زیبایی معشوقه‌اش را توصیف می‌کند و از عشق و جذابیت او سخن می‌گوید. شاعر به عشق و جست‌و‌جوی معشوق اشاره می‌کند و بیان می‌کند که معشوق فراتر از دسترس است و عشق او فراتر از درک و توصیف است.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲

زهی زیبا جمالی این چه روی است
زهی مشکین کمندی این چه موی است

ز عشق روی و موی تو به یکبار
همه کون مکان پر گفت و گوی است

از آن بر خاک کویت سر نهادم
که زلفت را سری بر خاک کوی است

چو زلفت گر نشینم بر سر خاک
نمیرم نیز و اینم آرزوی است

چه جای زلف چون چوگانت آنجا
که آنجا صد هزاران سر چو گوی است

برو ای عاشق دستار بگریز
که اینجا رستخیز از چار سوی است

تو مرد نازکی آگه نه کاینجا
هزارن مرد را زه در گلوی است

نبینی روی او یک ذره هرگز
تو را یک ذره گر در خلق روی است

دلا، کی آید او در جست و جویت
که او دایم ورای جست و جوی است

اگرچه ذره هم جوینده باشد
نه چون خورشید رنگش بر رکوی است

گرت او در کشد کاری بود این
که گر کار تو کار شست و شوی است

بسی گر تو به جویی آب ندهد
که هرچه آن از تو آید آب جوی است

ز کار تو چه آید یا چه خیزد
که اینجا بی نیازی سد اوی است

تو کار خویش می‌کن لیک می‌دان
که کار او برون از رنگ و بوی است

به خود هرگز کجا داند رسیدن
اگر عطار را عزم علوی است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.