هوش مصنوعی:
متن به تفاوت بین صبر و شکر در ظاهر و باطن انسان میپردازد. صبر مربوط به اعضای جسمانی مانند دست، پا و زبان است، در حالی که شکر و شوق مربوط به باطن و جان انسان است. همچنین اشاره میکند که دل جایگاه شوق و رضاست و رضا باعث شکوفایی جان میشود. در نهایت، به گفتار ذبیح باوفا اشاره میکند که در صورت خواست خدا، صبر پیشه میکند، اما شوق و وجد در دل جای دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
بخش ۲۱۵ - در بیان اینکه اسماعیل گفت ستجدنی ان شاءالله من الصابرین
صبر از آثار جسم ظاهر است
دیده های ظاهر آن را ناظر است
شکر و شوق و شادی و میل و نشاط
هست آنها را به باطن ارتباط
صبر کار دست و پایست و زبان
شکر شغل خاطر و جان جنان
صبر در آرام و اعضای تو است
گرچه باشد در دل از غم صد شکست
دل ولی منزلگه شوق و رضاست
از رضا جان را شکفتن اقتضاست
زین سبب گفت آن ذبیح باوفا
گر خدا خواهد تجدنی صابرا
لیک جای شوق و وجد اندر دل است
داند آنکو این دل آن را منزل است
دیده های ظاهر آن را ناظر است
شکر و شوق و شادی و میل و نشاط
هست آنها را به باطن ارتباط
صبر کار دست و پایست و زبان
شکر شغل خاطر و جان جنان
صبر در آرام و اعضای تو است
گرچه باشد در دل از غم صد شکست
دل ولی منزلگه شوق و رضاست
از رضا جان را شکفتن اقتضاست
زین سبب گفت آن ذبیح باوفا
گر خدا خواهد تجدنی صابرا
لیک جای شوق و وجد اندر دل است
داند آنکو این دل آن را منزل است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۱۴ - از تسویلات نفس آدمی
گوهر بعدی:بخش ۲۱۶ - در بیان اراده ی ابراهیم ع ذبح فرزند خود اسماعیل را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.