هوش مصنوعی: این شعر از مثنوی معنوی مولوی، داستان سلیمان نبی را روایت می‌کند که از خداوند درخواست می‌کند تا به همه موجودات روزی دهد. خداوند به او یادآوری می‌کند که همه چیز از اوست و واسطه‌ها را برای امتحان و رشد انسان قرار داده است. شعر بر مفهوم توکل، قدرت الهی و نقش وسایط در نظام آفرینش تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عرفانی و فلسفی موجود در شعر برای درک و تجربه کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مباحث دینی و ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم استفاده شده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

بخش ۲۲۶ - مهمانی کردن حضرت سلیمان حیوانات را

آن شنیدی که سلیمان نبی
خواست دستوری ز یزدان غنی

تا صلای عام سلطانی کند
هرچه جاندار است مهمانی کند

گفت یا رب جمله را روزی ز توست
فرخی و فر فیروزی ز توست

روزی و روزی خور و روز از تو است
شام قدر و صبح نوروز از تو است

خوشه از تو خرمن از تو نان ز تو
دست گیرا از تو و دندان ز تو

چشمه ی آب از تو سیرابی ز تو
خرمیها از تو شادابی ز تو

من که باشم تا کسی را نان دهم
قطره ی آبی به یک عطشان دهم

لطفها را چونکه باید واسطه
شاید از روزی شوم من رابطه

واسطه اندر میان انداختی
کار عالم از وسایط ساختی

واسطه نز راه عجز و حاجت است
واسطه از کبریا و عزت است

حسن تکلیف این وسایط را سبب
شد وگرنه بید می دادت رطب

این سببها جمله آمد ابتلا
ابتلا از بهر ما آمد بلا

ورنه شه را با سببها کار نیست
بی سبب کاری به او دشوار نیست

صد سبب را گر کند بی فایده
بی سبب گاهی دهد صد عایده

صد سبب را گاه سوزد بال و پر
بی سبب گه می رساند صد اثر

هم سبب از او سبب سازی ازو
بر سبب تأثیر پردازی ازو

سوزد و سازد کسی را کار نیست
هیچکس را زهره ی گفتار نیست

می دهد گیرد این طرار کیست
کار خود پنداری این پندار چیست

چون سلیمان کرد دستوری طلب
آمدش دستور از دربار رب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲۵ - راز و نیاز جوانی در مسجد به درگاه حضرت سبحان
گوهر بعدی:بخش ۲۲۷ - دستور یافتن حضرت سلیمان برای مهمانی مخلوقات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.