۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹

در سر افتاده ست شوق باده ام
چون کنم در دام زهد افتاده ام

ساده لوحم همگنان دانند و من
در پی مه طلعتان ساده ام

هوش خواهد از من و من عقل و هوش
در خراباتی گرو بنهاده ام

از محبت می کنندم منع و من
خود ز مادر با محبت زاده ام

فاش کردی ای صفایی سرّ من
شرم کن از مصحف و سجّاده ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.