هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق به یار و بی‌اعتنایی به دنیا و مادیات سخن می‌گوید. او فقر و ساده‌زیستی را بر ثروت و قدرت ترجیح می‌دهد و از عشق معنوی و روحانی به دوست سخن می‌گوید. همچنین، به نقد واعظان و زاهدان ظاهربین می‌پردازد و عشق حقیقی را برتر از وعده‌های بهشت و حورالعین می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و هوی‌وهوس نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۸

ساقی به یاد یار بده ساغری ز می
از آن گنه چه باک که باشد به یاد وی

من ژنده پوش یارم و دارم به جان او
ننگ از قبای قیصر و عار از کلاه وی

شرمم ز فقر باد، مقابل کنم اگر
با گنج فقر شهر صفاهان و ملک ری

تا کی دلا به مدرسه طامات و ترهات
بشنو حدیث یار دو روزی ز نای و نی

واعظ مگو حدیث بهشت و قصور و حور
ما توسن هوی و هوس کرده ایم پی

ما عندلیب گلشن قدسیم و باغ ما
ایمن بود ز باد خزان و هوای دی

زاهد برو چه طعنه ی مستی زنی که هست
مست از خیال دوست «صفایی» نه مست می
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.