هوش مصنوعی: این شعر از زبان شاعری است که در انتظار ظهور کوکب امید (ستاره امید) و پایان یافتن شب الم (شب غم) است. شاعر از درد فراق و بی‌پاسخ ماندن فریادهایش می‌نالد و آرزو می‌کند که معشوق برای نجات دلش از بدی‌ها، با یک اشاره او را برباید. همچنین، شاعر از جستجوی دل خود و یافتن نشانه‌هایی از معشوق سخن می‌گوید، اما از ندانستن جایگاه واقعی معشوق اظهار ناامیدی می‌کند. در پایان، شاعر به مخاطب توصیه می‌کند که عکس رخ معشوق را بنگرد تا غم از دلش زدوده شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند مرگ و غم ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۲

ای کوکب امید شبی کاش برآیی
ای شام الم کاش که روزی به سرآیی

گفتی که شب مرگ بیایم به بر تو
امشب شب مرگ است گر امروز بیایی

چون گوش به فریاد من آن ماه ندارد
ای آه چرا بیهده از سینه برآیی

آتش فکنی یکسره در خرمن هستی
روزی ز پس پرده اگر رخ بنمایی

پر عنبرسارا کنی این حقه ی گردون
گر یک گره از طره ی مشکین بگشایی

بگرفته دل ما بر ما خوی بد ما
ای کاش به یک عشوه دل ما بربایی

جستم دل خود را و نشان پیش تو دادند
اما چه ثمر چونکه ندانم تو کجایی

عکس رخ او را به نظر گیر «صفایی»
تا زنگ غم از آینه ی دل بزدایی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.