۲۴۴ بار خوانده شده

فصل - اهتمام در امر به معروف و نهی از منکر

بدان که ضد کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر، سعی و اجتهاد در آنها است و این از اعظم شعائر دین، و اقوای علامت شریعت و آئین است و آن مقصد کلی است از بعثت أنبیا و أوصیا، و نایب گردانیدن متدینین از علمائی که مدار گردش آسیای جمیع ادیان است و اختلال آن موجب بازماندن آن از دور آن است و از این جهت مدح و ترغیب به آن در آیات و اخبار بی پایان رسیده، و امر به آن شده.
خداوند عالم می فرماید: «و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون» یعنی «باید از شما طایفه ای باشند که مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف کنند و نهی از منکر نمایند و این طایفه رستگارانند» و نیز می فرماید: «کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» یعنی «شما بهترین امتی هستید که بیرون آمده اید، زیرا که امر می کنید به معروف و نهی می کنید از منکر» و از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که به خدائی که جان من در قبضه قدرت اوست که البته شما را یکی از دو چیز خواهد بود: یا آنکه امر به معروف کنید و اهل معاصی را از منکرات باز دارید یا آنکه حق عذابی از نزد خود بر شما گمارد و هر چند دعا کنید اجابت نکند» و نیز از آن حضرت منقول است که «جمیع اعمال حسنه و جهاد در راه خدا در پیش امر به معروف و نهی از منکر نیست مگر مثل جرعه ای در پیش دریای بی پایان» و از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه از برای او خواص اصحاب چند هستند، و آن پیغمبر در میان ایشان به قدری که خدا می خواهد مکث می کند و به کتاب خدا و اوامر او عمل می کند، تا اینکه خدا قبض روح آن پیغمبر را کند آن خواص می مانند و به کتاب خدا و امر او و طریقه پیغمبر او عمل می نمایند و چون ایشان منقرض شدند بعد از ایشان هم طایفه ای می رسند که بر سر منبرها می نشینند که قول ایشان معروف، و عمل ایشان منکر است پس هر وقت شما این زمان را دریابید واجب است بر هر مومنی که با ایشان جهاد و دفاع کند و اگر قدرت نداشته باشد در دل با ایشان نزاع داشته باشد و به غیر از این، اسلامی نیست» و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که «امر به معروف و نهی از منکر، اجل کسی را نزدیک نمی کند، و روزی کسی را کم نمی کند، و بهتر از این، کلام حقی است که کسی در پیش حاکم جابری بگوید» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «امر به معروف و نهی از منکر، طریقه پیغمبران، و شیوه نیکان است فریضه عظیمه ای است که سایر فرایض به واسطه آن به پای داشته می شود و به آن راهها امن می گردد و مکاسب، حلال می شود و مظلمه ها به صاحبانش رد می شود و زمین آباد می گردد و از دشمنان دین انتقام کشیده می شود و امر شریعت استقامت به هم می رساند، پس به دلهای خود بر معصیت و اهل آن انکار کنید و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت ملامت کنندگان خوف و اندیشه منمائید، پس اگر قول شما را قبول کردند و از معصیت باز ایستادند و به حق رجوع کردند دیگر راهی و تسلطی بر ایشان نیست، به درستی که تسلط بر کسانی است که مردمان را ظلم می کنند و در زمین به ناحق سرکشی می نمایند، و ایشانند که عذابی دردناک از برای ایشان آماده است و با این کسان، جهاد کنید، با بدنهای خود و دشمن دارید ایشان را به دلهای خود» و در بعضی اخبار وارد است که «موسی علیه السلام بر پروردگار عرض کرد که کدام یک از بندگان تو رد نزد تو محبوب تر است؟ خطاب رسید: آنکه در تحصیل رضای ما چنان کوشد که دیگران در تحصیل آرزوهای خود و کسی که به پناه بندگان صالح ما درآید و کسی که چون معصیت مرا ببیند چنان غضبناک گردد که پلنگ از برای خود، یعنی از اندک و بسیار خلق نیندیشد و از کشتن باک ندارد» بلی: مومن باید که در حال معاینه معاصی به جهت تحصیل رضای پروردگار جبار غیرت دین، و عصبیت و حمیت چنان بر او مستولی گردد که از کثرت و قوت مخالفان حق نیندیشد و به مهابت و سطوت ملوک و سلاطین التفات نکند و در نصرت حق، از مال و جان و آبرو مضایقه ننماید.

رسانیدن امر حق طاعت است
ز زندان نترسی که یک ساعت است
یکی از صحابه به حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد که «کدام یک از شهیدان نزد خدا گرامی ترند؟ فرمود: مردی که در پیش حاکم ظالمی سخن حق گوید و آن ظالم او را بکشد و اگر نکشد دیگر گناه بر او نوشته نمی شود» پس هر که طالب سعادت و رضای حضرت رب العزه باشد، باید در هر وقت از ملاحظه معاصی، خودداری نکند و چگونه کسی که خود را بنده خدا داند در حین مشاهده نافرمانی او خودداری تواند کرد، و حال اینکه دو نفر که با هم فی الجمله ربطی دارند نمی توانند ملاحظه سهل انگاری در امر یکدیگر را بکنند و چه ربطی از خالقیت بالاتر و برتر است؟ و کسی که خود را وابسته به دیگری داند، مانند حاکم نسبت به پادشاه، یا ملازم حاکم نسبت به حاکم، یا امثال آنها اگر ببیند که کسی مخالفت آن شخص را می کند در صدد معاوضه و منازعه برمی آید پس چگونه می شود که کسی مخالفت پروردگار را ببیند و متعرض نگردد، و رضای مردم را بر رضای خدا مقدم دارد و به تجربه ثابت، و از اخبار و آثار ظاهر می گردد که پاس شریعت داشتن، و همت بر اصلاح حال بندگان خدا گماشتن، موجب عزت، و غلبه حرمت در نظرها، و طول عمر می گردد.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کوتاهی و مسامحه در امر به معروف و نهی از منکر
گوهر بعدی:وجوب امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.