۲۰۷ بار خوانده شده

دروغهای حرامی که مردم در آنها سهل انگارند

و از جمله دروغهایی که مردم آن را سهل می دانند و در واقع حرام است، آن است که کسی وارد شود بر دیگری که مشغول اکل «خوردن» باشد و او را تکلیف به خوردن طعام و او گرسنه باشد و بگوید: اشتها ندارم «بدون غرض صحیح شرعی مثل آنکه آن طعام را حرام داند».
و از جمله دورغهای متعارف که از گناهان شدیده، و غائله آن عظیم است آن است که می گویند: خدا می داند که چنین است و حال اینکه می داند که چنین نیست و خدا خلاف آن را می داند.
و از عیسی بن مریم علیه السلام منقول است که «این اعظم گناهان است در نزد خدا» و در بعضی روایات رسیده است که «چون بنده، خد را گواه گیرد بر امر خلاف واقعی، خداوند عالم گوید از من ضعیف تری نیافتی که مرا بر این امر دروغ، شاهد آوردی».
و از جمله انواع دروغ، بلکه شدیدترین و بدترین آنها شهادت دروغ است و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم کسی را که شهادت دروغ بدهد با بت پرست مساوی قرار داد» و از آن جمله، یاد نمودن قسم دروغ است و حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند «کسی که متاع خود را به قسم دروغ بفروشد، از جمله کسانی است که خدای تعالی در روز قیامت با او سخن نمی گوید و نظر رحمت بر او نمی افکند و عمل او را قبول نمی کند» بلکه قسم بسیار خوردن راست، مذموم است و نام بزرگ «ملک علام الغیوب» را به سبب هر چیز جزئی حقیر در میان آوردن، سوء ادب است و در حدیثی وارد است که «خدای تعالی فروشنده ای را که بسیار قسم خورد دشمن دارد» و از احادیث مستفاد می شود که «قسم بسیار خوردن، باعث تنگی روزی و فقر می گردد».
و از جمله دروغها، خلف وعده نمودن است، و آن نیز حرام است و وفای به شرط و وعده، واجب و لازم است حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هر که ایمان به خدا و روز جزا دارد باید چون وعده نماید، به آن وعده وفا کند» و آن سرور، کسی را که عهد کند و عزم و وفای به آن را نداشته باشد از جمله منافقین شمرده و از جمله دروغهایی که اکثر مردمان به آن مبتلا هستند و بدترین انواع دروغهاست، دروغ گفتن با خداست، که آدمی مطلبی در نماز به خدا، با مناجات به پروردگار عرض کند و از آن، در خدمت آن جناب خبر دهد و آن خلاف واقع باشد مثل اینکه: چون داخل نماز شود بگوید: «إنی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الأرض» یعنی «متوجه ساختم روی دل خود را به خداوندی که آسمان ها و زمین را آفرید» و در آن وقت دل او از این مطلب بی خبر باشد و در کوچه و بازار و حجره و دکان به صدهزار فکر بیهوده مشغول باشد، زیرا در آن وقت آنچه عرض کرده دروغگو است و در خدمت پروردگار و حضور ملائکه کبار به چنین دروغی اقدام نموده و همچنین چون می گوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» یعنی «ترا پرستش می کنم و بس، و یاری و استعانت و مددکاری تو می خواهم و بس» وقتی راست است که دنیا و آخرت در نظر او بی اعتبار، و ذره ای از دین خود را در مقابل همه دنیا ندهد، چون اگر چنین باشد دنیاپرست خواهد بود و باید امید یاری و چشم مددکاری از احدی به جز ذات پاک باری نداشته باشد و الا در عرض این مطلب، کاذب خواهد بود و چه زشت بنده و قبیح شخصی باشد که در حضور پروردگار خود ایستاده باشد و به دروغگویی مشغول باشد، و بداند که او کذب او را می داند زهی بی شرمی و قباحت و بی حیائی و بی آزرمی.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:توریه کردن
گوهر بعدی:فصل - اجتناب از کذب، و طریقه خلاصی از آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.