هوش مصنوعی:
متن به بررسی ضرورت و حکمت وجود نعمتهای مختلف در انسان و حیوانات میپردازد. ابتدا بیان میکند که درک غذا و نیاز به آن بدون رغبت و اشتیاق فایدهای ندارد، همانطور که بیمار ممکن است غذا را ببیند اما به دلیل عدم تمایل از آن دوری کند. سپس توضیح داده میشود که خداوند گرسنگی را برای تحریک اشتیاق به غذا و سیری را برای جلوگیری از پرخوری آفریده است. همچنین، وجود اراده و قوه غضب برای دستیابی به غذا و دفاع از آن ضروری است. در نهایت، متن به آفرینش اعضای مختلف در حیوانات و انسانها برای یافتن، برداشتن و دفاع از غذا اشاره میکند و تأکید میکند که هر یک از این اعضا دارای حکمتهای بینهایت هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم فلسفی و دینی پیچیدهای است که درک آنها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و دانش پایه در مورد مفاهیم دینی و فلسفی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی و تحلیلهای عمیق، آن را برای خوانندگان زیر 16 سال دشوار میسازد.
فصل - رغبت آدمی به غذا
چون نعمتهایی را که ادراک غذا بر آنها توقف دارد مجملا دانستی بدان که ادراک غذا و فهمیدن آن مطلقا فایده نمی بخشد مادامی که خواهش به آن نباشد و آدمی شوق و رغبت به آن نداشته باشد همچنان که بیمار طعام را می بیند و می داند که آن بهترین چیزهاست از برای او و لیکن چون رغبت او ساقط شده است از آن کناره می کند.
پس چیزی خوردن بعد از فهمیدن غذا، به رغبت آن موقوف است لهذا خدای تعالی گرسنگی را خلق کرده و بر انسان مسلط ساخت، مثل طلبکاری که او را مضطرب سازد و اگر این رغبت، بعد از خوردن قدر ضرورت، زایل نشدی هر آینه آدمی خوردی تا هلاک شدی پس سیری و کراهت طبع از طعام را آفرید تا بعد از خوردن قدر حاجت، چیزی خوردن را ترک نماید.
و آدمی را مانند زرع قرار نداد که هرگاه آب در بیخ آن جاری باشد به خود می کشد تا فاسد گردد و از این جهت محتاج به شخصی است که گاهی آن را آب دهد و زمانی سد کند.
و چون محض رغبت و خواهش، بدون عزم و اراده برداشتن طعام، و خوردن، ثمره نداشت حق تعالی در آدمی اراده را آفرید.
و بسا باشد که محتاج به قوه غضبیه باشد تا کسی را که خواهد غذای او را بگیرد از خود مندفع سازد پس قوه غضب را در او خلق کرد و هر یک از این گرسنگی و سیری و اراده و غضب، بر اسباب بی نهایت محتاج است و چون مجرد فهمیدن غذا و گرسنگی و اراده غذا و خوردن فایده ندارد مادامی که قدرت بر تحصیل غذا و برداشتن آن نداشته باشد پس اکل غذا موقوف است بر آلات و اعضایی که آدمی آن را طلب کند و بر جوارحی که آن را بردارد.
پس به این جهت پروردگار حکیم اعضایی از برای حیوانات آفرید که تو ظاهر آنها را می بینی و از اسرار و حکمتهای آن غافل و بی خبری.
بعضی از آنها را به جهت طلب غذا خلق فرمود، چون دو پا از برای انسان، و بال و پر از برای مرغان و چهار دست و پا از برای چهار پایان.
و بعضی دیگر را به جهت دفع کسی که مانع از تحصیل غذا باشد آفرید پس بعضی حیوانات را شاخ داد و برخی را دندان عطا فرموده و پاره ای را چنگال ارزانی داشت و بعضی دیگر را نیش کرامت کرد و از برای انسان، اسلحه آفرید.
و بعضی دیگر از اعضا را به جهت برگرفتن غذا مقرر فرمود، چون: دست از برای انسان و منقار از جهت مرغان و دهان از برای سایر حیوانات، و از برای هر یک از این اعضا، اسباب بی نهایت و حکمتهای بی غایت است که بیان آنها در قوه احدی نیست.
پس چیزی خوردن بعد از فهمیدن غذا، به رغبت آن موقوف است لهذا خدای تعالی گرسنگی را خلق کرده و بر انسان مسلط ساخت، مثل طلبکاری که او را مضطرب سازد و اگر این رغبت، بعد از خوردن قدر ضرورت، زایل نشدی هر آینه آدمی خوردی تا هلاک شدی پس سیری و کراهت طبع از طعام را آفرید تا بعد از خوردن قدر حاجت، چیزی خوردن را ترک نماید.
و آدمی را مانند زرع قرار نداد که هرگاه آب در بیخ آن جاری باشد به خود می کشد تا فاسد گردد و از این جهت محتاج به شخصی است که گاهی آن را آب دهد و زمانی سد کند.
و چون محض رغبت و خواهش، بدون عزم و اراده برداشتن طعام، و خوردن، ثمره نداشت حق تعالی در آدمی اراده را آفرید.
و بسا باشد که محتاج به قوه غضبیه باشد تا کسی را که خواهد غذای او را بگیرد از خود مندفع سازد پس قوه غضب را در او خلق کرد و هر یک از این گرسنگی و سیری و اراده و غضب، بر اسباب بی نهایت محتاج است و چون مجرد فهمیدن غذا و گرسنگی و اراده غذا و خوردن فایده ندارد مادامی که قدرت بر تحصیل غذا و برداشتن آن نداشته باشد پس اکل غذا موقوف است بر آلات و اعضایی که آدمی آن را طلب کند و بر جوارحی که آن را بردارد.
پس به این جهت پروردگار حکیم اعضایی از برای حیوانات آفرید که تو ظاهر آنها را می بینی و از اسرار و حکمتهای آن غافل و بی خبری.
بعضی از آنها را به جهت طلب غذا خلق فرمود، چون دو پا از برای انسان، و بال و پر از برای مرغان و چهار دست و پا از برای چهار پایان.
و بعضی دیگر را به جهت دفع کسی که مانع از تحصیل غذا باشد آفرید پس بعضی حیوانات را شاخ داد و برخی را دندان عطا فرموده و پاره ای را چنگال ارزانی داشت و بعضی دیگر را نیش کرامت کرد و از برای انسان، اسلحه آفرید.
و بعضی دیگر از اعضا را به جهت برگرفتن غذا مقرر فرمود، چون: دست از برای انسان و منقار از جهت مرغان و دهان از برای سایر حیوانات، و از برای هر یک از این اعضا، اسباب بی نهایت و حکمتهای بی غایت است که بیان آنها در قوه احدی نیست.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل - فهمیدن و درک غذا قبل از خوردن
گوهر بعدی:فصل - حکمتهای نهفته در دانه گندم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.