۱۶۹ بار خوانده شده

بخش ۹۲ - پند نهم

بود پند نهم اینت که تدبیر
نیارد کردکس با امر تقدیر

میفکن پنجه با تقدیر رفته
کزان دل گرددت رنجور و تفته

هر آن کس را که نیکی سرنوشت است
مدام از نیکی خود در بهشت است

دگر آن را که بد دادندش از پیش
به دوزخ باشد از فعل بد خویش

چو دارند از ازل هر یک قراری
نباشد هیچ کس را اختیاری

چو بارد تیغ در بی اختیاری
بنه گردن که تدبیری نداری

که سرگردان این مهرند ذرات
و زین کار است عقل عاقلان مات

درین صحرا که ره زو نیست بیرون
به هر چه آید مکن چندین جگر خون

متاب از امر فرمان سر، که دانا
نمی یارد نهادن زو برون پا

چو واقف گشتی از پایان این راه
به هر چه آید بگو الحکم لله
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۱ - پند هشتم
گوهر بعدی:بخش ۹۳ - پند دهم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.