هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های عاشقانه، و دیوانگی ناشی از عشق سخن می‌گوید. شاعر از دل سوخته، اشک‌های خونین، و بخت سیاه خود می‌نالد، اما در عین حال تأکید می‌کند که تنها برای خیر بشر سخن می‌گوید. تصاویری مانند گل، لاله، شراب تلخ، و وادی دیوانگی به کار رفته‌اند تا احساسات عمیق و متضاد را بیان کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند اشک خونین و شراب تلخ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۳

زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما
از داغ تازه سوخت دل لاله گون ما

آن دم به خون دیده نشستیم تا کمر
کان سنگدل ببست کمر را به خون ما

ما جز برای خیر بشر دم نمی زنیم
این است یک نمونه ز راز درون ما

در بزم ما سخن ز خداوند و بنده نیست
دون پیش ماست عالی و عالیست دون ما

ما را به سوی وادی دیوانگی کشید
این عشق خیره سر که بود رهنمون ما

ساقی ز بس که ریخت به ساغر شراب تلخ
لبریز کرد کاسه ی صبر و سکون ما

تا روز مرگ از سر ما دست برنداشت
بخت سیاه سوخته ی واژگون ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.