۲۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰

سخت با دل، دل سخت تو به جنگ است این جا
تا که را دل شکند شیشه و سنگ است این جا

در بهاران گل این باغ ز غم وا نشود
غنچه تا فصل خزان با دل تنگ است این جا

نکنم شکوه ز مژگان تو اما چه کنم
که دل آماج گه نوک خدنگ است این جا

از می میکده ی دهر مشو مست غرور
که به ساغر عوض شهد شرنگ است این جا

بی خطر کس نبرد گوهر از این لجه ی ژرف
کام دل در گرو کام نهنگ است این جا

من نه تنها به ره عشق ز پا افتادم
پای یک ران فلک خسته و لنگ است این جا

تا به سر حد جنونم به شتاب آوردی
ای دل آهسته که هنگام درنگ است این جا

گل یک رنگ در این باغ نگردد سر سبز
خرمی قسمت گل های دو رنگ است این جا

از خطا بس که در این خطه سیه رو پر شد
پیش بیگانه کم از کشور زنگ است این جا

فرخی با همه شیرین سخنی از دهنت
دم نزد هیچ ز بس قافیه تنگ است این جا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.