هوش مصنوعی:
این شعر از فرخی یزدی، با تصاویر شاعرانه و غمانگیز، به توصیف ظلم و ستم حاکمان و مصائب مردم میپردازد. شاعر از ریختن عرق، خون شهیدان، و اشک مردم سخن میگوید و به حوادث ناگوار و آتش کین اشاره میکند که زندگی بشر را تباه کرده است. او همچنین به نابرابریهای اجتماعی و رنجهای تودهی زحمتکش اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق اجتماعی و سیاسی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، تصاویر شاعرانهی غمانگیز و اشاره به خونریزی و ظلم ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۸
این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین ریخت
خورشید فلک رشته ی پروین به زمین ریخت
دیگر مزن از صلح و صفا دم که حوادث
در خرمن ابنای بشر آتش کین ریخت
زهری که ز سرمایه به دم داشت توانگر
در کام فقیران به دم بازپسین ریخت
هر قطره شود بحری و آید به تلاطم
این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت
از نقشه ی گیتی شودش نام و نشان محو
هر کس که پی محو بشر طرح چنین ریخت
با اشک روان توده ی زحمت کش دنیا
در دامن صد پاره ی خود در ثمین ریخت
هر خاک مصیبت که فلک داشت از این غم
یک جا به سر فرخی خاک نشین ریخت
خورشید فلک رشته ی پروین به زمین ریخت
دیگر مزن از صلح و صفا دم که حوادث
در خرمن ابنای بشر آتش کین ریخت
زهری که ز سرمایه به دم داشت توانگر
در کام فقیران به دم بازپسین ریخت
هر قطره شود بحری و آید به تلاطم
این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت
از نقشه ی گیتی شودش نام و نشان محو
هر کس که پی محو بشر طرح چنین ریخت
با اشک روان توده ی زحمت کش دنیا
در دامن صد پاره ی خود در ثمین ریخت
هر خاک مصیبت که فلک داشت از این غم
یک جا به سر فرخی خاک نشین ریخت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.