هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و اندوه زندگی خود میگوید و احساس تنهایی و ناامیدی را بیان میکند. او از بداقبالی و دشمنی اطرافیان شکایت دارد و مرگ را آرزوی خود میداند. با این حال، به هنر و شعر خود به عنوان تنها داراییاش افتخار میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی مانند ناامیدی، آرزوی مرگ و تنهایی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۴۸
شب غم روز من و ماه محن سال منست
روزگاریست که از دست تو این حال منست
بسکه دلتنگ از این زندگی تلخ شدم
مردن اکنون به خدا غایت آمال منست
دوست با هر که شدم دشمن جانم گردید
چکنم اینهمه از شومی اقبال منست
در میان همه مرغان چمن فصل بهار
آنکه بشکسته شد از سنگ ستم، بال منست
به گناهی که چو خورشید گرفتم پیشی
چشم هر اختر سوزنده بدنبال منست
فرخی چون تو و من کس به سخندانی نیست
شعر شیرین ز تو و ملک سخن مال منست
روزگاریست که از دست تو این حال منست
بسکه دلتنگ از این زندگی تلخ شدم
مردن اکنون به خدا غایت آمال منست
دوست با هر که شدم دشمن جانم گردید
چکنم اینهمه از شومی اقبال منست
در میان همه مرغان چمن فصل بهار
آنکه بشکسته شد از سنگ ستم، بال منست
به گناهی که چو خورشید گرفتم پیشی
چشم هر اختر سوزنده بدنبال منست
فرخی چون تو و من کس به سخندانی نیست
شعر شیرین ز تو و ملک سخن مال منست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.