۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶

آن دست دوستی که در اول نگار داد
با دشمنی به خون دل آخر نگار داد

دیدی که باغبان جفاپیشه عاقبت
بر باد آشیانه ی چندین هزار داد

می خواست خون ز کشور دارارود چو جوی
دستی که تیغ کید به جان و سیار داد

با اختیار تام کند طرد و قتل و حبس
ای داد از کسی که به او اختیار داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.