هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از احساسات درونی، عشق، آرزوها و رازهای نهفته در دل خود سخن میگوید. او از عشق به معشوق، ناامیدیها و امیدهایش، و بازیهای روزگار میگوید. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند فقر و گدایی معنوی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۷
با تو در پرده دلم راز و نیازی دارد
کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن
دست کوتاه من امید درازی دارد
گرو آخر ببرد درگه بازی ز حریف
پاکبازی که دل و دیده ی بازی دارد
خواجه گاهی به نگاهی دل ما را ننواخت
تا بگویم نظر بنده نوازی دارد
شمع در ماتم پروانه اگر غمزده نیست
از چه شب تا به سحر سوز و گدازی دارد
خسروی محتشم روی زمین دانی کیست؟
آن گدایی که چو محمود ایازی دارد
کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن
دست کوتاه من امید درازی دارد
گرو آخر ببرد درگه بازی ز حریف
پاکبازی که دل و دیده ی بازی دارد
خواجه گاهی به نگاهی دل ما را ننواخت
تا بگویم نظر بنده نوازی دارد
شمع در ماتم پروانه اگر غمزده نیست
از چه شب تا به سحر سوز و گدازی دارد
خسروی محتشم روی زمین دانی کیست؟
آن گدایی که چو محمود ایازی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.