هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به بیان تضاد بین زندگی فقیرانه و ساده با زندگی اشرافی و پرزرقوبرق میپردازد. شاعر با اشاره به نالههای عاشقانه و رنجهای عشق، از ظلم و ستم در جهان انتقاد میکند و به این نکته اشاره دارد که حتی در خانه خدا نیز ستم وجود دارد. او همچنین به قدرت هنر و عشق در رفع مشکلات زندگی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عاشقانه نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارد.
شمارهٔ ۹۰
کاخ جور تو گر از سیم بنایی دارد
کلبه ی بی در ما نیز صفایی دارد
همچو نی با دل سوراخ کند ناله ز سوز
بینوایی که چو من شور و نوایی دارد
در غم عشق تو مردیم و ننالیم که مرد
نکند ناله ز دردی که دوایی دارد
پا نهد بر سر خوبان جهان شانه صفت
هر که دست و هنر عقده گشایی دارد
آتش ظلم در این خاک نگردد خاموش
مهد زرتشت عجب آب و هوایی دارد
گر به کام تو فلک دور زند غره مشو
که جهان از پی هر سور عزایی دارد
پس چرا از ستم و جور چنین گشته خراب
آخر این خانه اگر خانه خدایی دارد
کلبه ی بی در ما نیز صفایی دارد
همچو نی با دل سوراخ کند ناله ز سوز
بینوایی که چو من شور و نوایی دارد
در غم عشق تو مردیم و ننالیم که مرد
نکند ناله ز دردی که دوایی دارد
پا نهد بر سر خوبان جهان شانه صفت
هر که دست و هنر عقده گشایی دارد
آتش ظلم در این خاک نگردد خاموش
مهد زرتشت عجب آب و هوایی دارد
گر به کام تو فلک دور زند غره مشو
که جهان از پی هر سور عزایی دارد
پس چرا از ستم و جور چنین گشته خراب
آخر این خانه اگر خانه خدایی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.