۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۰

کاخ جور تو گر از سیم بنایی دارد
کلبه ی بی در ما نیز صفایی دارد

همچو نی با دل سوراخ کند ناله ز سوز
بینوایی که چو من شور و نوایی دارد

در غم عشق تو مردیم و ننالیم که مرد
نکند ناله ز دردی که دوایی دارد

پا نهد بر سر خوبان جهان شانه صفت
هر که دست و هنر عقده گشایی دارد

آتش ظلم در این خاک نگردد خاموش
مهد زرتشت عجب آب و هوایی دارد

گر به کام تو فلک دور زند غره مشو
که جهان از پی هر سور عزایی دارد

پس چرا از ستم و جور چنین گشته خراب
آخر این خانه اگر خانه خدایی دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.