هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غنایی است که از عشق، درد فراق، و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مانند مقایسه معشوق به لیلی و خود به مجنون، حالات روحی و احساسی خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند تقدیر، گردش روزگار، و نابرابری‌های اجتماعی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۴

باز دلبر به دلم عزم شبیخون دارد
که برخ دیده شبی اشک و شبی خون دارد

می رود غافل و خلقش ز پی و من بشگفت
کاین چه لیلی است که صد سلسله مجنون دارد

پای خم دست پی گردش ساغر بگشای
تا بدانی چه بسر گردش گردون دارد

شور شیرین نه همین تارک فرهاد شکافت
بلکه خسرو هم از آن پهلوی گلگون دارد

سرو خاک ره آن رند که با دست تهی
سطوت قارنی و ثروت قارون دارد

چشم فتان تو نازم که به هر گوشه هزار
چون من گوشه نشین واله و مفتون دارد

خواری و زاری و آوارگی و دربدری
اینهمه فرخی از اختر وارون دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.