۲۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۳

رسم و ره آزادی یا پیشه نباید کرد
یا آنکه ز جان بازی اندیشه نباید کرد

سودی نبری از عشق گر جرأت شیرت نیست
آسوده گذر هرگز زین پیشه نباید کرد

گر آب رزت باید ای مالک بی انصاف
خون دل دهقان را در شیشه نباید کرد

در سایه استبداد پژمرده شد آزادی
این گلبن نورس را بی ریشه نباید کرد

با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را
چون کوه کنی هر روز با تیشه نباید کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.