هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد فراق و حسرت دیدار معشوق میگوید. او از وفاداری خود به خوبرویان سخن میگوید و یادگاری از معشوق را در دل خود حفظ کرده است. اشکهایش مانع حرکت کاروان میشود و ضعف او را از پیروی محمل بازمیدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۵
ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا
منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا
بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام
باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا
نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام
تا بماند یادگار شست او در دل مرا
ز آب چشم خویش می بستم ره این کاروان
گردو گامی ضعف بگذارد پی محمل مرا
منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا
بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام
باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا
نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام
تا بماند یادگار شست او در دل مرا
ز آب چشم خویش می بستم ره این کاروان
گردو گامی ضعف بگذارد پی محمل مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.