هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق نگاه او بر جان شاعر اشاره دارد. شاعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و از رنج‌های هجران و ستم معشوق شکوه می‌کند، اما در نهایت به دنبال آبادانی دل به دست معشوق است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و هجران نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۲

روز آن را که سیه گشت ز چشم سیهت
روشنی نیست جز از پرتو روی چو مهت

ز یکی جان بستاند به یکی جان بخشد
جان من این چه اثرهاست که دارد نگهت؟

عجبی نیست اگر صید حرم را ز حرم
به سوی دامگه آرد هوس دامگهت

ز تو داد دل ما را بستاند روزی
آنکه کرده است به ملک دل ما پادشهت

کوش تا شهر دل آباد کنی ای شه حسن
پیشتر ز آنکه نهد رو به هزیمت سپهت

نه به رحم است که بر باد ندادی خاکم
ز آن ندادی که مبادا بنشیند به رهت

گشت مرحوم ز سنگ ستمت چون زنخست
ریخت بال و پرم از حسرت طرف کلهت

دور از او زیستی و هر چه به پاداش (سحاب)
هجر او با تو کند نیست فزون از گنهت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.