هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌تنگی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دلش تنها برای معشوق می‌تپد و هیچ کس دیگری در آن جای ندارد. او از ناله‌های دلش و بی‌قراری‌های عاشقانه می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق به سویش بازگردد. همچنین، او از تنهایی و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید و امیدوار است که کسی به درد و دلش گوش دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۰

سویش ره آمد شد هر بوالهوسی نیست
کو در دل و جز او بدلم راه کسی نیست

با ناله ی دل نیست ز واماندگیم باک
در گوش من اکنون که صدای جرسی نیست

گفتم که بر آرم نفسی با وی و اکنون
کز لطف به بالین من آمد نفسی نیست

گوشی به حدیث چو منی نیز توان داد
تا حرفی از آسایش کنج قفسی نیست

با آه من و اشک (سحاب) از چه ندانم
کوی تو همان پاک ز هر خار و خسی نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.