هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حسرت و درد عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر از رنج هجران، بی‌مهری معشوق و رقیبان می‌نالد، اما در عین حال عشق را تنها درمان دردهای خود می‌داند. او از زیبایی معشوق و فریبندگی ظاهر زاهدانه سخن می‌گوید و در نهایت، با بی‌باکی از осуждения دیگران می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه پیچیده و اشارات عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی پایه نیاز دارند.

شمارهٔ ۶۷

نه همین کوی تو از لوث رقیبان پاک نیست
هر گلستانی که بینی بی خس و خاشاک نیست

کی از آن زلف پریشانم پریشان نیست حال
یا از آن چاک گریبانم گریبان چاک نیست

بهر دفع رنج هر زهری بسی تریاک هست
زهر هجران را بجز شهد لبت تریاک نیست

آنکه باید مهربان شاه است با من ای رقیب
باکم از کین توو بی مهری افلاک نیست

چون دل غم پرورم را نیست غمخواری جز او
نیستم غم گرنه یکدم خاطر غمناک نیست

از تو ای صیاد دارم حسرت زخمی و بس
ورنه دانم هر شکاری قابل فتراک نیست

عارض زاهد فریبت راه زاهد زد بلی
درک حسن خوب رویان لازمش ادارک نیست

چون (سحاب) از هم نشینی بدانش نیست باک
پیش او بد گو اگر گوید بد ما باک نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.